سفارش تبلیغ
صبا ویژن

سرباز ولایت

نظر

- استاد می‌بینم که حداد جونتون سی و یکم شد...
- خوب خدا رو شکر سی نفر مقبول‌تر و لابد بهتر از ایشون داریم...
- استاد از این که جریان سیاسی‌تون برای اولین باره که هیچ نماینده‌ای توی تهران نداره چه حسی دارید؟
- مگه اونا که نماینده شدن قرار نیست نماینده ما هم باشن؟
- استاد نمی‌خواین بریزین تو خیابونا این بار ما بیایم بزنیمتون؟
- نه برادر. ما الفبای دموکراسی رو بلدیم. به رای مردم تمکین می‌کنیم.
- از این که نمایندگانتون رای نیاوردن ناراحت نیستین؟
- چرا... ولی بیشتر از اون نگران این هستیم که اونایی که رای آوردن نماینده شما هم نباشن چه رسد به ما...
- یعنی چی؟
- ببین عسکری جان... شما به هر دو فهرست، تاکید می‌کنم؛ هر دو فهرست رای دادی دیگه؟
- بله
- اگر همین الآن اسم ده نفر از سی نفر لیست تهران رو بگی، نمره بیستت رو تضمین می‌کنم...
(خیلی سعی کرد، ولی فقط اسم پنج تاشون یادش اومد. بقیه کلاس بیست و پنج نفره هم کمکش کردن، آخرش شد نه نفر! به ده تا نرسید... طوری که خودشون هم به خودشون خندیدن)
خوب عسکری جان... شما نماینده‌ای انتخاب نکردی که حالا از تو نمایندگی کنه. شما یک گفتمان متعلق به دو مهره سیاسی خاص رو انتخاب کردی. طبیعیه که این فهرست در بهترین و وفادارانه‌ترین حالت نماینده اون دو مهره هستن نه نماینده شما.
- خوب ما حامی همون گفتمانیم و اون گفتمان نماینده افکار ماست
- اشتباه می‌کنی. اون گفتمان دنبال احیای خودشه نه حقوق شما. یکی از اون دو مهره در انتخابات ریاست جمهوری رد صلاحیت شد، حالا داره برای انتقام از رد صلاحیت کنندگان، سلب صلاحیت می‌کنه... یکی دیگه هم با وجود این که در محافل خصوصی خودش هم به عدم وقوع تقلب در سال 88 اذعان کرده ولی برای حفظ بدنه اجتماعیش حاضر نیست حقیقت رو علنی کنه، و به همین خاطر از دامان نظام بیرون افتاده. حالا حاضره از لیستی که توش کاظم جلالی و موحدی کرمانی (افرادی که خواهان اعدام سران فتنه شده بودن) حاضرن هم تمام قد دفاع کنه تا شانسی برای تداوم حیات سیاسی خودش ایجاد کنه...
این لیست، لیست شما نبود عسکری جان... منتظر حل مشکلاتتون توسط این لیست نباشید...

پ.ن.: دیروز عصر، کلاس بانکداری اسلامی، گفتگوی میان یک فرزند جانباز و یک فرزند شهید ?
?? https://telegram.me/joinchat/AZackzvRifwsFEO5WWUVog